... انتظار یعنی
این روزها غریب نیست قلم در غربتی غریب تو را گریه کند،نام مرا از 1400 سال پیش با نام تو گره
زدند، حرمت تو بود که از ازل تا ابد مرا به نام تو خواهد شناخت،شیعه باشی و عاشورا تو را دلتنگ
نکند؟ عاشورا فقط یک حادثه نیست، عاشورا فقط پرچم سیاه و دلهای ماتم زده نیست، عاشورا
حقیقت برگشت آدمی به فطرت آزادگی،جوانمردی،ایستادگی است، امروز اگر پاهای ما لرزانست
و راست قامتی فراموشمان شده،برای آنست که هنوز درک نکرده ایم نیزه بر دستی که مشکی بر
دوش داشت یعنی چه؟هنوز نمی دانیم انتظار برای آمدن مردی که هرگز به خیمه ها نخواهد رسید
یعنی چه؟ مناجات در دل شب و وداع و دل لرزان خواهری که راه سختی در پیش خواهد داشت
یعنی چه؟ بانو نام تو کافی ست که دل ها آماده ی شکستن شود، تو صحرای کربلا را باید فراموش
میکردی، تو باید اشک و مصیبت را پنهانی و با بغض وداع می گفتی، که من امروز به مسلمان بودنم
در کنار نام مظلوم دنیا ببالم،تو باید عزیزانت را تنها میگذاشتی،بانو حتی فرصت وداع نداشتی، تو
حتی فرصت اشک نداشتی و امروز ندانسته تمام دردهای تو را به فراموشی سپرده ام، و عاشورا
فرصت گریستن بر خودم و دنیای فراموشی هایم می شود، عاشورا چیزی بی شباهت به معجزه
نیست، معجزه ی آشتی بشر با مردانگی، خویشتن شناسی، رسیدن به یقین و باور اینکه کل یوم
عاشورا، و کل ارض کربلا.
Design By : Pichak |